#نقد

دلم به سمفونی عاشقی گرفتارست
به ساز دلقک زشتی که باز بیدارست

دوباره عقربه چرخید و بد کلافه شدم
و من به ساعت صفر غمت اضافه شدم

همیشه آخر شبها به حرف می آیم
در اخرین شریان های نبض شبهایم

هنوز میشکفد حرفهای نایابم
میان دفتری از واژه های بیتابم

من عاشقانه ی دردم در این خرابه ی دور
من از سلاله ی ماندن ، تو از تبار عبور

به تلخی گل صبرم ؛؛تویی عصاره ی ناب
تو بی کرانه ی آبی ؛؛من ابتدای سراب

قسم به لحظه ی احساس جاودانگی ات
فدا کنم دل و جان را در عاشقانگی ات

شب ست و آینه ام باورش شکسته شده
از عهد نامه ی غم ها که باز بسته شده

من آفتاب دلم تازگی کمی تار ست
شبم ز واژه ی نمناک شعر ، بیزار ست

دوباره آخر شعرست و عشق از تو نوشت
دوباره ساعت صفر است و شهر و دلقک زشت

#مسعود _قاسمی
بنام خداوند مهر
از آنجایی که معتقدم اثر ارائه شده گویای تمام ویژگی های خواسته و ناخواسته خود خواهد بود، بنابراین آن را بدون در نظر گرفتن نام صاحبش نقد و بررسی می کنم.


اثر ارائه شده به لحاظ نقد لغوی در انتخاب، چیدمان و جایگزینی، استفاده از قواعد و قوانین دستور زبان، ترکیب سازی و کاربرد زبان ( در حالت کلی) می توانست باشد دقت بیشتری اتفاق بیوفتد.
بافت کلمات در اثر ارائه شده در خدمت روایت اثر قرار ندارد. از این جهت در برخی ابیات ارتباط افقی لازم روی محور جانشینی را به مخاطره می اندازد. و به تبع آن معنا و مضمون سازی نیز به مخاطره می افتد. برخی از این قبیل ناهماهنگی ها در گرو ترکیب سازی نادرست نیز می باشد.
مثلا ( ساز دلقک زشتی، یا ساعت صفر غمت، شریان های نبض شبهایم و) نه تنها عامل ساختن تصاویر دور از ذهن هستند بلکه به زیبایی اثر نیز آسیب می رسانند.

به لحاظ فنی اثر ارائه شده در قالب مثنوی سروده شده بر وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن در بحر مجتث مثمن محذوف
تقریبا در کل اثر وزن رعایت شده

به لحاظ بررسی روایت اثر ارائه شده با توجه به اینکه در قالب مثنوی سروده شده باید انسجام لازم را در خود داشته باشد که متاسفانه بخشی از این عدم انسجام به بافت کلمات باز می گردد و بخشی دیگر در منطق روایی دچار تزل می شود. و علاوه بر زیبایی به معنای اثر نیز آسیب می رساند.
مثل مصرع دوم بیت دوم
یا
مصرع دوم بیت سوم
انقدر این مضمون سازی ها دور از ذهن است که حتی ذهن مخاطب را به سمت و سوی بازی با کلمات هم هدایت نمی کند. بنابراین به وضوح انسجام معنایی را به مخاطره انداخته است.
به لحاظ زیبایی شناسی از تشبیهات کمک گرفته و تا حدودی موفق بوده.
اما مهم ترین ضعف اثر، عدم چیدمان درست کلمات است که منطق روایی اثر را دچار تزل ساخته. درواقع عدم ارتباط افقی کلمات در برخی مصارع روی محور جانشینی درک معنایی اثر را به مخاطره انداخته.
تصاویر عینی و انتزاعی هستند مثل بیت دوم
یا
بیت 7. بیت 9

به لحاظ composition اثر ارائه شده شروع خوبی ندارد، عدم ارتباط عمودی ابیات روی محور جانشینی. مهم ترین عامل جهت عدم انسجام معنایی اثر است.

مخاطب ارتباط مصرع اول و دوم را جهت آمادگی ذهنی خود برای ادامه روایت دریافت نمی کند. پس درک معنایی اثر از همان ابتدا دچار تزل است.
در پایان بندی هم اگر چه شاعر به صراحت عنوان کرده که " آخر شعر است " اما به لحاظ معنایی مخاطب این پایان بندی را دریافت نمی کند.
پس اثر شروع وپایان بندی خوبی ندارد.

به لحاظ موسیقایی استفاده از
بحر مجتث در این اثر به خوبی اتفاق افتاده موسیقی روان است. و صد البته در گرو موسیقی بیرونی یا وزن اثر.

در حالت کلی معتقدم روایت اثر آنطور که باید ساخته و پرداخته نشده. شاید لازم بود که شاعر در ساخت روایت دقت بیشتری را به خرج می داد.

در پایان از شاعر محترم تشکر می کنم و برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.
با تشکر
مریم راد"واژه
#واژه
@ashenayeeshgh

مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : لحاظ ,ارائه ,معنایی ,کلمات ,روایت ,انسجام ,محور جانشینی ,دچار تزل ,منطق روایی ,انسجام معنایی ,پایان بندی ,قالب مثنوی سروده
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Amanda با من رو | ویزای کانادا , آمریکا و شینگن خرید نوشیدنی کامبوچا Jessica Brenda آموزش و سیگنال خرید وفروش در بورس مشاور خرید بیمه عمر Wendy Programmer | اطلاعاتی مربوط به فضای مجازی فروشگاه